نمایندگی آچیلان در اهواز
شرکت آچیلان دَر یکی از قدیمی ترین شرکت های فعال در تولید و نصب و راه اندازی درب های اتوماتیک در ایران بوده
که فعالیت رسمی خود را در سال ۱۳۷۱ به صورت تخصصی شروع نمود.
شرکت درب اتوماتیک آچیلان در ، در سال ۱۳۷۶ با ارائه یک طرح پیشنهادی به وزارت صنایع ایران
موفق به دریافت مجوز تولید با حداکثر ظرفیت ۵۰۰۰ دستگاه درب در سال شد.
درب اتوماتیک آچیلان در با بهره گیری از تجربیات ارزشمند توانست برای نخستین بار در ایران گواهی ایزو ۹۰۰۱
را برای طراحی و تولید دربهای اتوماتیک اخذ نماید،
شرکت آچیلان درب
کارخانه و دفتر فروش شرکت آچیلان در
شرکت آچیلان دُر
شرکت آچیلان دُر شرکتی بسیار فعال و پویا در عرصه تولید انواع درب های اتوماتیک می باشد.
نمایندگی آچیلان دُر
جهت دریافت نمایندگی آچیلان در شما می توانید با دفتر فروش شرکت آچیلان در تماس بگیرید.
شرکت آچیلان در در بعضی شهرها به واجدین شرایط گواهی نمایندگی رسمی آچیلان در را اعطا می کند.
مهر درب ایرانیان ارایه دهنده انواع محصولات آچیلان در می باشد .
قیمت درب آچیلان دُر
جهت اطلاع از قیمت درب اتوماتیک آچیلان دُر شما می توانید با دفتر فروش مهر درب ایرانیان تماس بگیرید.
درب های اتوماتیک آچیلان دَر
درب های اتوماتیک آچیلان دُر از کیفیت و قیمت بسیار مناسبی برخوردار هستند.
قیمت درب آچیلان دَر
جهت اطلاع از لیست قیمت درب اتوماتیک و درب دستی آچیلان دُر با دفتر فروش شرکت آچیلان در تماس بگیرید.
مهر درب ایرانیان
دانلود کاتالوگ محصولات آچیلان در
کاتالوگ ها
CATALOGS
دانلود کاتالوگ AirdriveNGدانلود کاتالوگ THB2دانلود کاتالوگ Hermetic-catalogدانلود کاتالوگ CR240دانلود کاتالوگ Break-outدانلود کاتالوگ RV320-420دانلود کاتالوگ RVU300-400دانلود کاتالوگ SW-40
معرفی اصفهان
نمایندگی آچیلان در مشهد
شرکت آچیلان دَر یکی از قدیمی ترین شرکت های فعال در تولید و نصب و راه اندازی درب های اتوماتیک در ایران بوده
که فعالیت رسمی خود را در سال ۱۳۷۱ به صورت تخصصی شروع نمود.
شرکت درب اتوماتیک آچیلان در ، در سال ۱۳۷۶ با ارائه یک طرح پیشنهادی به وزارت صنایع ایران
موفق به دریافت مجوز تولید با حداکثر ظرفیت ۵۰۰۰ دستگاه درب در سال شد.
درب اتوماتیک آچیلان در با بهره گیری از تجربیات ارزشمند توانست برای نخستین بار در ایران گواهی ایزو ۹۰۰۱
را برای طراحی و تولید دربهای اتوماتیک اخذ نماید،
شرکت آچیلان درب
کارخانه و دفتر فروش شرکت آچیلان در
شرکت آچیلان دُر
شرکت آچیلان دُر شرکتی بسیار فعال و پویا در عرصه تولید انواع درب های اتوماتیک می باشد.
نمایندگی آچیلان دُر
جهت دریافت نمایندگی آچیلان در شما می توانید با دفتر فروش شرکت آچیلان در تماس بگیرید.
شرکت آچیلان در در بعضی شهرها به واجدین شرایط گواهی نمایندگی رسمی آچیلان در را اعطا می کند.
مهر درب ایرانیان ارایه دهنده انواع محصولات آچیلان در می باشد .
قیمت درب آچیلان دُر
جهت اطلاع از قیمت درب اتوماتیک آچیلان دُر شما می توانید با دفتر فروش مهر درب ایرانیان تماس بگیرید.
درب های اتوماتیک آچیلان دَر
درب های اتوماتیک آچیلان دُر از کیفیت و قیمت بسیار مناسبی برخوردار هستند.
قیمت درب آچیلان دَر
جهت اطلاع از لیست قیمت درب اتوماتیک و درب دستی آچیلان دُر با دفتر فروش شرکت آچیلان در تماس بگیرید.
مهر درب ایرانیان
دانلود کاتالوگ محصولات آچیلان در
کاتالوگ ها
CATALOGS
دانلود کاتالوگ AirdriveNGدانلود کاتالوگ THB2دانلود کاتالوگ Hermetic-catalogدانلود کاتالوگ CR240دانلود کاتالوگ Break-outدانلود کاتالوگ RV320-420دانلود کاتالوگ RVU300-400دانلود کاتالوگ SW-40
معرفی اهواز
اَهواز، کلانشهری تاریخی[۶][۷] در جنوب غرب ایران و مرکز استان خوزستان است. این شهر پس از انتقال مرکزیت استان از شوشتر، از سال ۱۳۰۳ تا کنون بهعنوان مرکز استان خوزستان شناخته میشود.[۸] جمعیّت این شهر طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، تعداد ۱٬۳۰۲٬۵۹۱[۱] نفر بود که بهعنوان ششمین شهر پرجمعیت ایران بهشمار میآید. اهواز، بزرگترین و پرجمعیتترین شهر جنوب غرب کشور است. این کلانشهر، سی و چهارمین کلانشهر پرجمعیت خاورمیانه است. اهواز دارای تعداد بسیار زیادی پل است و به همین دلیل به شهر «پلها» معروف است. همچنین، اهواز شبهای بسیار زیبایی در کنار رود کارون دارد، به این دلیل اهواز را به شهر شبها نیز، میشناسند.
شهر اهواز با مساحت ۱۸۶۵۰ هکتار، به عنوان پنجمین شهر بزرگ ایران محسوب میشود.[۹] شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب (بزرگترین تولیدکننده نفت ایران)، شرکت ملی حفاری ایران (بزرگترین شرکت حفاری کشور)، شرکت فولاد خوزستان از تولیدکنندگان بزرگ فولاد خام کشور و برخی از بزرگترین کارخانههای مادر کشور در اهواز قرار دارند. رودخانه کارون، پرآبترین رودخانه ایران، با سرچشمه گرفتن از زردکوه، با ورود به اهواز، این شهر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میکند.[۱۰] میدان نفتی اهواز، بزرگترین میدان نفتی ایران و سومین میدان بزرگ نفتی جهان، در محدوده این شهر قرار دارد.[۱۱]
تاریخچهٔ نام[ویرایش]
مقالهٔ اصلی: پیشینه نام اهواز
کلیفورد باسورث در دانشنامه ایرانیکا[۱۲] و لاکهارت در دانشنامه اسلام،[۱۳] هاینزهایم و مایکل بونر،[۱۴] علی کرم همدانی در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی[۱۵] و دانشنامه بریتانیکا[۱۶] ولادیمیر مینورسکی[۱۷] و سوات سوجک[۱۸] عبدلمجید ارفعی[۱۹] و جان کورتیس[۲۰] ریشه نام اهواز را برگرفته از قوم خوزی (یا هوزی) میدانند که ساکنان بومی استان خوزستان بودهاند و زبانشان تا زمان ساسانیان[۲۱] و حتی تا چند قرن بعد از اسلام زبان رایج در خوزستان بودهاست و احتمالاً بازماندگان ایلامیها بودهاند.[۱۷][۱۸] یونانیان به این قوم «Ouxioi» میگفتند و نام این شهر در نوشتههای مسیحیان سریانی بث هوزایی[۲۲] در تلمود بی خوزایی ثبت شدهاست.[۲۳]
تلاشهایی برای مطابقت دادن اهواز با شهر اگینیس که استرابون از آن نام برده انجام شدهاست، لیکن محتملتر آن است که اهواز در محل شهر قدیم تاریانا هخامنشی که نئارخوس، سردار اسکندر، در مسافرت خود به خلیج فارس در کنار آن لنگر انداخت قرار گرفته باشد.[۲۴]
کلیفورد ادموند باسورث میگوید که در جستجوی ریشه نام اهواز، جغرافیدانان عربی-[اسلامی] دچار سردرگمی بودهاند.[۲۵] اردشیر یکم، بنیانگذار سلسله ساسانی نام شهر را به هرمز اردشیر تغییر دادهاست. بنابر گفته مقدسی، فرزند اردشیر (شاپور یکم) بود که شهر را در دو سوی رودخانه از نو بنیان نهاد و یکی را به نام خدا و دیگری را تحت نام خود نامگذاری کرد. این دو نام بعدها با یکدیگر مخلوط و به صورت هرمز-اردشیر یا به صورت خلاصهشده، داراواشیر درآمد.[۲۶] این شهر در همه جا، مرکز تجاری خوزستان، هوجستان واجار (بازار اهواز) نامیده میشد و شهر سوی دیگر رودخانه بهعنوان مرکز فرماندار و نجبا، هرمشیر خوانده میشد. شهر دوم در حمله عربها در قرن اول هجری (هفتم میلادی) از بین رفت.[۲۷] اما نام شهر دیگر را عربها «سوق الاحواز» ترجمه کردند و در این ترجمه اهواز جمع عرب، نام قبیله بومی استان خوزستان بودهاست.[۲۸]
گای له استرنج در قسمتی از فصل شانزدهم کتاب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی نوشتهاست که: «باید دانست که در آغاز اسلام عربها کشور خوزستان را «احواز» نامیدندی یاقوت حموی در مجمالبلدان دربارهٔ آن نام چنین گوید: «جمع هوز است و آن در اصل «حوز» بود چون فارسیان این نام را فراوان بکار بردند تغییر دادند چنانکه اصل آن از میان رفت، زیرا در سخن فارسیان «حاء» نباشد و در هر کلمه که آن حرف بیاید به «هاء» بدل کنند و حسن را «هسن» و محمد را «مهمد» گویند. سپس عربها چون آن را از فارسیان گرفتند و به پیروی از ایشان «اهواز» گفتند. پس اهواز نام عربی است که در زمان اسلام به آن کشور داده شد و در زمان فارسیان نام آن «خوزستان» بود.»
ولی کسروی این گفته و امثال آن را گفتههایی بیپایه میداند که هیچگونه ارزش و بهایی را در بازار علم و دانش ندارد؛ زیرا آنکه گفته یاقوت است کِی روی داده که عربها کلمهٔ عربیای را که حاء دارد به پیروی فارسیان با «هاء» گویند؟ پس چرا این معامله را دربارهٔ حسن و محمد نکردند؟ وانگهی اگر نام اهواز به خوزستان در زمان اسلام داده شده و اصل آن با حاء بوده پس چرا «احواز» در شعری یا جمله که از قرنهای نخستین اسلام مانده آورده نشدهاست؟[۲۹]
این شهر علاوه بر نامهای ذکرشده به نامهای «رامشهر» و «شهررام» نامیده میشد. در دوره قاجار و از زمان ناصرالدینشاه اهواز را ناصری و ناصریه نامیدند، ولی از شهریور ۱۳۱۴ خورشیدی با تصویب هیئت وزیران، اهواز نامیده شد.[۱۵]
تاریخ[ویرایش]
مقالهٔ اصلی: تاریخ اهواز
پیش از اسلام[ویرایش]
اهواز در روزگار ساسانیان از شهرهای عمده خوزستان بهشمار میرفت و از مراکز عمده صنایع نساجی خوزستان بود و یکی از کانونهای مسیحیت در ایران، و از اسقفنشینهای خوزستان محسوب میشد. علاوه بر این، این شهر از مراکز عمده بازرگانی بوده، و نیز بهواسطه واقع شدن در کنار رود کارون - که قابلیت کشتیرانی داشته - محل مناسبی برای تجمع مالالتجاره و دادوستد بهشمار میرفتهاست.[۱۵]در زمان ساسانیان به ویژه در زمان اردشیر بابکان و پسرش شاپور اول بر روی کارون در حدود اهواز سدهای زیادی ساخته شد از جمله سد اهواز (بند اهواز یا شادروان اهواز) که به سد خداآفرید هم معروف بود و توسط اردشیر بابکان ساخته شد. کانالهای آبیاری و نهرهای مختلف که از سد مذکور منشعب شده بود باعث آبیاری کشتزارها و نخلستانها و در نهایت سرسبزی و خرمی اهواز شده بود. مثل نهر شاهجرد که در بالای سد اهواز از کارون جدا میشد و از داخل بخش قدیمی شهر عبور میکرد و آن را به دو بخش تقسیم میکرد.[۳۰]
دوران اسلامی و معاصر[ویرایش]
اعراب پس از پیروزی در جنگ نهاوند پادگانهایی در شهرهای فتحشده، از جمله در اهواز ساختند. شهرهای خوزستان از جمله اهواز از نخستین پناهگاههای خوارج در ایران بود. در ایام خلافت علی برخی از موالی اهواز که از میزان خراج درخواستی والی آن ناخرسند بودند، به شورش خوارج پیوستند. در زمان خلافت یزید بن معاویه شهرهای خوزستان از جمله اهواز دستخوش جنگ و گریزهای خوارج با سپاهیان اموی گشت.[۱۵]
شهر اهواز در سدههای نخستین اسلامی بهواسطه سدی که بر کارون بسته شده بود، از بزرگترین و آبادترین شهرهای خوزستان بهشمار میآمد. این شهر تا ۲۵۶ق/۸۷۰م شهری پررونق و آباد بود، اما در این سال اهواز به تصرف سپاهیان صاحبالزنج درآمد. اهواز پس از پایان فتنه زنگیان رونق و آبادانی گذشته خود را از دست داد، اما در زمان عضدالدوله دیلمی بار دیگر اهمیت پیشین خود را بهعنوان مرکزی تجاری به دست آورد. همچنین بنا به گفتهِ مقدسی، عضدالدوله پل هندوان را که دو بخش اهواز را به هم متصل میکرد و همچنین مسجد زیبایی را که در کنار آن بوده، بازسازی و مرمت نمود. شهر اهواز از پایگاههای عمده مذهب تشیع در ایران بهشمار میآمد و به گفته مقدسی نیمی از مردم آنجا شیعه بودند و پیوسته میان شیعیان (مروشیان) و سنیان (فضلیان) درگیری و کشاکش وجود داشت.[۱۵]
اهواز تا اواخر سده ۵ق شهری آباد بود، اما از این زمان به بعد رونق خود را از دست داد، به گونهای که مرکزیت خوزستان از آنجا به شوشتر منتقل شد. در سده ۶ق اهواز به شهری ویران و خالی از سکنه تبدیل شد. حافظ ابرو، از آن به عنوان قصبهای نام میبرد و به اشتباه اهواز را با سوق الاربعا (چهارشنبه بازار) یکی میداند.[۱۵]
در قرن چهارم هجری، نهری کوچک به طول سیصد متر و عرض بیست متر از کارون منشعب شده، شهر را به دو قسمت تقسیم کرده بود؛ محله غربی را «جزیره» میگفتند و محله شرقی «مدینه» نام داشت. این دو بخش بهوسیله پلی به نام «پُل هندوان» به هم وصل میشدند.[۳۱] در آن دوره اهل شهر دو دسته بودند و دربارهٔ اصحاب پیامبر دو نظر داشتند، این شهر انبار بصره و بارانداز فارس و اصفهان بود.[۳۱]
اما علیرغم رشد و توسعه اهواز در قرون اولیه اسلامی، در نیمه دوم قرن چهارم هجری این شهر رو به ویرانی گذاشت و مردم آن پراکنده شدند.[۳۲] و کار به جایی رسید که در اوایل قرن ششم این شهر بهطور کلی ویران شد. عبدالکریم بن محمد سمعانی که در نیمه دوم قرن ششم میزیسته شهر اهواز را این چنین توصیف کرده: «اهواز یکی از شهرهای مشهور بود که دانشمندان و روحانیون و تجار و ثروتمندان بسیاری از مردم آن شهر به همراه غیر اهوازیها در آن زندگی میکردند. بخش عمده این شهر ویران شد و فقط ویرانههایی از آن باقیمانده که مردم اندکی را خود جای دادهاست.»[۳۳]
علت ویرانی اهواز بهدرستی مشخص نیست. هرآنچه تاکنون گفته شده حدس و گمان است که بهوسیله وقایعنگاران و مورخان متأخر نوشته شدهاست. احمد کسروی «ویرانی اهواز کهن را یکی از معماهای تاریخ خوزستان دانسته که نه زمان و نه علت آن را در جایی ننوشتهاند.» او در ادامه میگوید: «آنچه ما از جستجو به دست آوردهایم زمان آن را آخرهای قرن پنجم یا آغاز قرن ششم بوده.»[۳۴] این سخن کسروی نیز درست نیست چون ابن حوقل که در نیمه دوم قرن چهارم میزیسته، ویرانی اهواز را از قرن چهارم روایت کردهاست.[۳۵] با وجود این کسروی علت ویرانی را دو چیز پنداشته: یکی شکستن بند و دیگری برگشتن مسرقان از جوی خود و پیوستن آن به دجیل [کارون].[۳۶]
از قرن ششم هجری قمری به بعد بهعلت خراب شدن سد شادروان و پایین رفتن سطح آب رونقدهنده شهر و نیز جنگها و اغتشاشات داخلی و بروز بیماریهای وبا و طاعون، اهواز رو به خرابی رفت تا آن که در سال ۱۸۶۹ م (۱۲۴۸ خ) همزمان با حفر کانال سوئز که منجر به کوتاه شدن مسیر تجارت دریایی اروپاییان و توجه آنها به منطقه شد رونق تازهای گرفت. ناصرالدین شاه قاجار هم از این فرصت برای گسترش تجارت و کشتیرانی بر روی رود کارون استفاده کرد و در سال ۱۲۶۶ خ کشتیرانی را بر رود کارون برای خارجیان آزاد اعلام کرد و توسط والی خوزستان در کنار اهواز قدیم بندرگاهی به نام «بندر ناصری» احداث کرد. در پی احداث این بندر نام اهواز به «ناصریه» تبدیل شد تا اینکه در دورهٔ پهلوی و بهتبع سیاست قاجارزدایی رضاشاه نام باستانی «اهواز» احیا شده و جای ناصری را گرفت.[۳۷]
سیدعبدالله جزایری که در قرن دوازدهم یعنی قرنها پس از ویرانی اهواز میزیسته، فتنه صاحبالزنج را عامل عدم اعتنا و بیرغبتی خلفا دانسته که «بعد از تسکین فتنه چون خلفا را به عمارت آن ولایت رغبت باقی نماند و واماندگان آنجا از عمده ضبط آن همه نیشکر و ادای مال و جهات دیوانی آنها بیرون نتوانستند آمد، لاجرم اکثر جلای وطن نمودند و…»[۳۸]
به هر حال پس از ویرانی شهر اهواز در قرن چهارم هجری، فقط ویرانهای از آن باقیمانده بود و در دورة مشعشعیان و پس از آن دستهای از آل کثیر در آنجا کپرها یا چینههایی بالا آورده دهکدهای آباد کرده بودند. سپس هم آنان رفته دستهای از کعبیان در آنجا نشیمن داشته و در آن نزدیکی دیمکاری میکردند.[۳۹]
با توجه به نوشته سیدعبدالله جزایری پیداست که در اواخر قرن دوازدهم هجری نیز اهواز حال و روز خوبی نداشتهاست. او مینویسد: «اکنون از عمارات آنجا همان قلعه موجود است که شیخ ناصر بن حمید آن را حصار کشیده مشتمل بر چند خانوار رعیت دیمکار.»[۳۸]
پس از آن نیز اهواز به همین صورت بوده و در حد یک روستای کوچک باقیمانده بود. سر اوستن هنری لایارد که در زمان شیخ ثامر بنیکعب ۱۲۵۸ ق (۱۸۴۱ م) در این منطقه بوده به هنگام ذکر قلمرو بنیکعب، هیچ گونه نامی از اهواز نبرده و در عوض نام روستای ویس در شمال اهواز را در کتاب خود آوردهاست. این امر نشان میدهد روستای ویس پرجمعیتتر و آبادتر از اهواز بودهاست.[۴۰]
کاپیتان هنت که در سال ۱۲۷۳ ق (۱۸۵۳ م) یکی از افسران ارتش انگلیس در جریان جنگ ایران و انگلیس در خرمشهر بوده و پس از فرار خانلر میرزا به اهواز با کشتی به تعقیب خانلرمیرزا پرداخته، اهواز را اینچنین دیدهاست:
شهر اهواز مثل اکثر بلاد مشرق زمین دارای خانههای محقری است که از خشت و گل، بدون مراعات اصول صحی به ترتیب غیرمنظمی ساخته شده و در حدود یکهزار و پانصد الی دو هزار نفر جمعیت دارد، ایشان کاملاً خوش قیافهاند و اندکی سیاهچردهتر از اسپانیاییها هستند.[۴۱]
بیست و شش سال بعد یعنی در سال ۱۲۹۹ ق (۱۸۸۲ م) حاج عبدالغفار نجمالملک از «قریه اهواز و قریب ۶۰ خانوار رعیت عرب» سخن گفته که «کدخدای آن شیخ نَبهان» است. [شیخ نَبهان عامری کعبی بازمانده همان کعبیانی است که پس از رفتن آلکثیر در قریهٔ اهواز نشیمن داشتند. قریه اهواز در حال حاضر قدیمیترین محله شهر اهواز است که نام آن برگرفته از نام جدّ شیخ نَبهان یعنی عامر است و به محله «عامری» معروف است، در جوار این محله نیز محلهای است که آن را «اهواز قدیم» میگفتند. به احتمال زیاد قریهٔ اهواز در محل این دو محله بودهاست.][۴۲] لرد کرزن که در سال ۱۸۹۰ م (۱۳۰۷ ق) از آن ناحیه گذر کرده جمعیت آن را تقریباً هفتصد نفر برآورد کردهاست.[۴۳]
کشتیرانی در خوزستان از طریق رود کارون صورت میگرفته و با توجه به طبیعت رودخانه کارون که در محل اهواز دارای چندین رگه صخرهای در بستر خود میباشد به دو بخش بالادست و پاییندست تقسیم شده بود. همچنین ویرانههای سد باستانی اهواز نیز که در زمان احداث باز هم بر روی بستر صخرهای بنا شده بود مانع دیگری برای کشتیرانی بودهاست. شاخهٔ بالادست یا کارون شمالی از شوشتر تا اهواز و شاخهٔ جنوبی یا پاییندست از اهواز تا خلیج فارس را دربرمیگرفتهاست؛ بنابراین کشتیهایی که از شوشتر حرکت میکردهاند در محل اهواز بهناچار بار خود را به کشتی دیگری در سمت جنوبی صخره منتقل میکردهاند. این دست به دست شدن بار موجب پیدایش انبارها و کاروانسراهای متعددی در اهواز شد و تبدیل به یکی از دلایل رونق تجارت و نتیجتاً رونق شهر اهواز گشت. از جمله تأسیسات مرتبط با بندر و تجارت در اهواز آن زمان، واگن اسبی بودهاست که با احداث یک رشته خط آهن و توسط واگنهایی که با اسب کشیده میشدهاند بار و کالای تجاری را در امتداد رودخانه و بین کشتیها جابهجا میکردهاست.[۴۴] در شوشتر اسنادی به دست آمده که حاکی از تجارت دریایی با دورترین بندرهای تجاری معروف آن دوران دنیا در هند و آفریقا و خاور دور میباشد و این امر جز با وجود بندری در کنار صخرهٔ پیشگفته برای تخلیه و بارگیری مجدد میسر نمیشدهاست.[۴۵]
به نوشتهٔ کسروی اهواز نوین پس از اعطای اجازهٔ ناصرالدین شاه به خارجیان برای کشتیرانی در قسمت جنوبی کارون رونق دوباره یافت زیرا وجود رشته سنگی در محل کنونی پل هفتم مانع از ادامه مسیر کشتیها به قسمتهای بالا دست کارون میشد و کشتیها ناچار بودند بار خود را در این سوی صخره تخلیه کنند و سپس به کشتیهایی که در آن سوی صخره بودند منتقل کنند.[۴۶] کمکم ساختمانها و تأسیساتی در این قسمت به وجود آمد و رونق آن هر روز بیشتر میشد. قسمت شرقی شهر ابتدا شکل گرفت و محلهٔ عامری و خیابان ۲۴ متری تقریباً اولین قسمتهای اهواز جدید بودند.
درگیریهای مختلف دوران مشروطیت و کشف نفت در مسجدسلیمان و وضع اسفبار شوشتر در دوران قاجاریه از یکسو و شیوع طاعون مهلک در آخرین سالهای قرن ۱۳ خورشیدی و همچنین برچیده شدن کشتیرانی در کارون شمالی از سوی دیگر و نیز رونق روزافزون اقتصادی اهواز باعث شد تا مرکزیت خوزستان در آغاز حکومت پهلوی از شوشتر به اهواز منتقل شود.[۴۷]
بندر ناصری و اهواز امروز[ویرایش]
آزادی کشتیرانی در کارون پایین (از خرمشهر تا اهواز) در سال ۱۳۰۶. ق (۱۸۸۸. م) بر روی کشتیهای خارجی، باعث رشد و رونق تجارت در ایالت و به ویژه شهرهای خرمشهر و اهواز گردید. افزایش حجم مبادلات و داد و ستد، صادرات کالا به خارج و واردات کالا به خرمشهر، سبب گردید تا مردم اندک اندک به شهرهای مزبور مهاجرت کرده بر جمعیت آنها افزوده شود. کسب امتیاز آزادی کشتیرانی در رود کارون توسط انگلیسیها در درجهٔ اول به منظور تسخیر بازارهای داخلی و مرکزی کشور بود و بدون ارتباط کارون با مناطق مرکزی کشور، آزادی کشتیرانی چندان مطلوب نبود. از این رو در اکتبر سال ۱۸۹۶. م (۱۳۱۳. ق) شرکت برادران لینچ پیشنهاد احداث جاده کاروان رو بین اهواز و اصفهان را به دولت ایران ارائه داد. پس از مذاکرات طولانی بین انگلیسیها و دولت ایران، بالاخره در تاریخ سوم مارس ۱۸۹۸. م قرارداد احداث جاده مزبور بین چارلز هاردینگ دبیر اول سفارت انگلیس در تهران و علیقلیخان سردار اسعد به امضاء رسید.[۴۸]
یک سال بعد در سال ۱۸۹۹. م (۱۳۱۷. ق) راه مزبور افتتاح شد.[۴۹] افتتاح راه کاروان رو اهواز به اصفهان باعث رشد و تسریع مبادلات تجاری و واردات و صادرات کالا شد.[۵۰]
همین امر یعنی احداث جادهٔ اهواز ـ اصفهان، اهمیت و نقش اهواز را به عنوان حلقهٔ وصل و پل ارتباطی محمولههای آبی و محمولههای خشکی[۵۱] بیش از پیش متجلی ساخت.
به دلیل وجود صخرههای طبیعی موجود در رودخانه و آثار برجای مانده از سد باستانی شادُروان اهواز، ادامه حرکت کشتیها به طرف شوشتر (مرکز آن زمان خوزستان) مقدور نبود؛ لذا کالاها قبل از مانع مذکور از کشتی تخلیه شده و با حمل آنها به بالادست صخرهها، دوباره به وسیله کشتیهای دیگر به سوی شوشتر روانه میشدند. در دوره قاجار، حکومت برای حفظ امنیت تجارت در کنار رودخانه پادگان و بندری بنا نمود که به بندر ناصری شهرت یافته بود.[۸]
با آزادی کشتیرانی در رود کارون و به ویژه پس از احداث جاده کاروان رو لینچ و افزایش حجم مبادلات تجاری، ساختمانها و مستحدثات قبلی، جوابگوی این حجم وسیع از مبادلات نبودند. از این رو پس از آزادی کشتیرانی در رود کارون در سال ۱۳۰۶. ق (۱۸۸۸. م) حسین قلیخان نظامالسلطنه حکمران جدید خوزستان مأموریت یافت که در آن ناحیه بهطور جدی مشغول اصلاحات شود. همچنین گزارش جامعی در مورد طوایف ساکن در اطراف رودخانه کارون، کیفیت کشتیرانی آن و وضعیت نیروهای انتظامی در آن منطقه تهیه نماید. در این فرمان از نظامالسلطنه خواسته شده بود که شش ماه از سال را در خرمشهر اقامت کند.[۵۲]
نظامالسلطنه نیز در محلی پایینتر از این صخرهها، که محل تخلیه محمولههای کشتی بود، ساختمانهایی بنا نهاد و برای حفظ کالاها و محمولههای تخلیه شده، سرباز و پاسبان در آنجا بنشاند.[۵۳]
ساختمانهایی که توسط نظامالسلطنه برای تسهیل امور تجاری و تخلیه و بارگیری کالا احداث شده بودند به بندر ناصری معروف گردید. این ساختمانها عبارت بودند از لنگرگاه، کاروانسرا، بازار و سربازخانه.[۵۴] وجه تسمیه نام ناصری نیز بر مبنای نام ناصرالدین شاه بود.[۵۵] این بندر در کناره شرقی رود کارون و رو به روی بندر امانیه ساخته شد. بندر امانیه نیز در کناره غربی رود کارون و در ابتدای جاده کاروان رو هویزه بود. کالاهای تخلیه شده در بندر ناصری با تراموای اسبی به سه کیلومتر بالاتر برده میشد تا از آنجا به شوشتر بارگیری شود.
در سال ۱۹۰۰، این شهر مستقیماً به بازارهای مرکز ایران متصل شد. در حقیقت اهواز به عنوان بندر ایالتهای مرکزی بود، به همین دلیل جمعیت آن رو به افزایش گذاشت. علاوه بر ساختمانهای احداثی توسط نظامالسلطنه، شرکت ناصری نیز تأسیساتی نظیر انبار کالا و اسکله، یک خط تراموای سبک بین کارون پایین (پایین سد) و کارون بالا (بالای سد) احداث کرد.[۵۶]
از آنجایی که آزادی کشتیرانی در رود کارون و افتتاح جاده کاروان رو اهواز ـ اصفهان موجب رونق و توسعه اهواز شده بود و به اعتباری دیگر اصلیترین بخش اقتصادی آن، همان تخلیه کالا در بندر ناصری و سپس بارگیری آن در اهواز بود، لذا رفته رفته نام اهواز تحتالشعاع نام ناصری قرار گرفت، آن یکی را بندر ناصری نامیدند و شهر اهواز را ناصری یا ناصریه گفتند.[نیازمند منبع]
رشد و گسترش تجارت و احداث بندر ناصری سبب گردید تا بسیاری از بازرگانان شهرهای شوشتر و دزفول از آن شهرها مهاجرت کرده و در بندر ناصری رحل اقامت گزینند.[۵۷] فتنهانگیزی و آشوبهای شهر شوشتر و دودستگی میان مردم نیز مزید بر علت بود تا روند مهاجرت را تسریع بخشد، در شهر دزفول نیز دار و دسته شیخ محمدطاهر با شرارتهای خود آرامش را از مردم سلب کرده بود، همین امر سبب شد تا بازرگانان آن شهر تمایل و رغبت بیشتری به مهاجرت نشان دهند.[۵۸] در حقیقت این اولین مهاجرت شوشتریها و دزفولیها به اهواز بود،[۵۹] همین امر سبب شد تا چند سال پس از آزادی کشتیرانی در رود کارون یعنی در سال ۱۸۹۲. م (۱۳۱۰. ق) و حتی پیش از افتتاح جاده کارون رو اهواز ـ اصفهان، معینالتجار، کاروانسرایی با ۲۴ دهنهٔ مغازه در اهواز احداث کند و به قول کنسول انگلیس او درصدد است بر تعداد آنها بیفزاید.[۶۰][۶۱] نظامالسلطنه حاکم ایالت و معزالسلطنه[۶۲] [نیازمند منبع] به اتفاق هم دو کاروانسرای دیگر ساختند. آنها همچنین دو راسته بازار احداث کردند. معینالتجار نیز به پیروی از آنها یک راسته بازار احداث کرد.[۶۳] بدین ترتیب در آستانه جنگ جهانی اول (۱۹۱۴. م) بندر ناصری باعث گسترش روستای اهواز شد و کار به جایی رسید که در سال ۱۳۰۳. ش (۱۹۲۵. م) به دستور رضاشاه پهلوی مرکز استان ششم (خوزستان) از شوشتر به بندر ناصری تغییر کرد. بعدها در شهریور ۱۳۱۴ به موجب تصویب هیئت وزیران نام بندر ناصری به اهواز تغییر یافت.[۸][۶۴][۶۵][۶۶]
اهواز امروز شهری بزرگ و پهناور است که در دو سوی رود پرآب کارون واقع شدهاست. در قسمت غربی شهر محلات مسکونی پرجمعیتی مانند کمپلو، شیلنگ آباد، لشکرآباد، خشایار و محلههای نوساز نظیر گلستان، اکباتان، کیانشهر، مهرشهر، کیانپارس، کیانآباد و پردیس قرار دارند. امانیه و فلکه ساعت کوی اداری-تجاری و هستهٔ مرکزی قسمت غربی را تشکیل میدهند. قسمت شرقی شهر بیشتر بازار و مراکز اقتصادی شهر را در خود جای داده، خیابانهای نادری (سلمان فارسی) و امام خمینی (پهلوی) و آزادگان (۲۴متری یا ششم بهمن یا رضاشاه کبیر) و شریعتی (۳۰ متری یا کوروش کبیر) و باغ شیخ (ادهم) و طالقانی (شاپور) و زند (اباذر) مرکز قسمت شرقی شهر هستند و همچنین محلههای معروف پادادشهر، آریاشهر، زیباشهر، سپیدار، مهدیس، باهنر، حصیرآباد، رسالت، منبع آب، کوروش، کوت عبدالله زیتون کارمندی، شهرک نفت در این قسمت از شهر واقعاند.
در حال حاضر پروژههای عمرانی بزرگی در اهواز در دست احداث میباشد که با افتتاح آنها چهرهٔ شهر و وضعیت حمل و نقل شهری دگرگون خواهد شد.[نیازمند منبع] مهمترین این پروژهها اتوبان کمربندی اهواز، پل نهم کارون، پروژه پارک مالیات[۶۷] و مترو میباشند.
تیمهای فوتبال فولاد خوزستان، استقلال خوزستان[۶۸][۶۹] و استقلال اهواز از جمله تیمهای مطرح در صحنهٔ فوتبال معاصر هستند.[۷۰]
میدان نفتی اهواز[ویرایش]
میدان نفتی اهواز چهارمین میدان بزرگ نفتی ایران است، که در سال ۱۳۳۷ با حفر چاه شماره۶ اهواز کشف گردید. در حال حاضر ظرفیت تولید میدان اهواز بهطور میانگین معادل ۷۵۰ هزار بشکه در روز میباشد.[۷۱] میزان نفت درجای این میدان معادل ۳۷ میلیارد بشکه است.[۷۲]
اولین چاه اکتشافی در میدان نفتی اهواز، در مرداد ۱۲۹۱ تا عمق ۱۱۰۰ متری حفاری شد و در پی اقتصادی نبودن تولید از آن، عملیات اکتشاف متوقف شد.[۷۳] چاه شماره۲ اهواز نخستین چاهی بود، که به سازند آسماری رسید، این چاه تا کلاهک گازی حفاری گردید، اما بار دیگر عملیات حفاری در این میدان متوقف شد. بین سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۶ سه حلقه چاه دیگر نیز در میدان نفتی اهواز حفاری شد. مخزن آسماری میدان نفتی اهواز در سال ۱۳۳۷ با حفر چاه شماره۶ اهواز توسط شرکت سهامی اکتشاف و استخراج نفت، کشف گردید. یک سال بعد، در سال ۱۳۳۸ تولید از میدان نفتی اهواز با میزان ۳۵ هزار بشکه در روز آغاز شد.[۷۴]
تولید از مخزن بنگستان میدان نفتی اهواز در سال ۱۳۵۰ آغاز گردید. حجم ذخیره درجای نفت خام مخزن بنگستان میدان اهواز در حدود ۳۱ میلیارد بشکه برآورد میشود. تاکنون بیش از ۴۶۰ حلقه چاه نفت در میدان اهواز حفاری شدهاست. میدان نفتی اهواز از میدانها تحت مدیریت شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب است، که عملیات تولید از آن توسط شرکت بهرهبرداری نفت و گاز کارون انجام میگیرد.[۷۵] طول این میدان ۶۷ کیلومتر و عرض آن ۶ کیلومتر است، که از شمال با میدان نفتی رامین، از شرق با میدان نفتی مارون، از جنوب با میدان نفتی شادگان و میدان نفتی منصوری و از غرب با میدان نفتی آب تیمور و میدان نفتی سوسنگرد مجاور است.